اینترنت اشیاء، عاملی برای موفقیت بلاک چین در بسیاری از زمینه‌ها

هماهنگی و تلاقی دو فناوری پیچیده بلاک چین (blockchain)و اینترنت اشیاء (IoT) یکی از عوامل امیدوار کننده در زمینه بلاک چین است، بر اساس اعتبار و باورپذیر بودن خدمات این پلتفرم، سبب شده تا جنبه های فنی دلهره آور آن کمتر یه چشم دیگران بیایید، قوانین و فرایندهای موردنیاز برای تغییر فرهنگ و الگوهای تجاری، از جمله موانع مهم درمسیر موفقیّت این دو فناوری هستند. یکی از موّفق ترین پروژه های بلاک چین را میتوان در ارتباط با زنجیره تامین و تدارکات همچنین گستره‌ای از کارهای مختلف اعم‌ ازمدیریتاسناد، مدارک و رهگیری کالاها تا امورمالی تجارت‌ها دانست.

کاربران می­توانند با استفاده از این تکنولوژی و دسترسی داشتن به سوابق طلایی آن دیگر نگران تماس های تلفنی و ارسال ایمیل برای دسترسی به اطّلاعات نباشند، زیرا هر شخص میداند که هر کالا در کجا قرار دارد.

ترکیب اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، کاربردهای نوینی می‌آفریند

هر شبکه‌ی بلاک‌چین که شامل رهگیری یک دارایی هم باشد (فرقی نمی‌کند که این دارایی، یک قطعه تجهیزات گران‌قیمت باشد یا محموله‌ای از محصولات کشاورزی تازه مثل قارچ) قطعاً نیازمند اطّلاعات بیشتری از مکان زندگی خود خواهد بود، برای مثال آیا قارچ ها در دمای موردنظر نگه‌داری می‌شوند؟ در کدام مرحله، تجهیزات ارسال‌شده دچار رطوبت شدند؟ و..

​

شرکت ها بطور کامل باید نسبت به شرایط کالای خود اطّلاعات کافی را داشته باشند، در غیر اینصورت قادر به استفاده از مزیت های بلاچین و اینترنت اشیاء نخواهند بود، استفاده از این فناوری کاربردهای زیادی دارد بطوریکه افراد تصاویری واضح از دستگاه‌هایی که از عهده‌ی کارهای خود برمی‌آیند (و حتی می‌توان گفت که متعلق به خود هستند) رسم می‌کنند که به‌طور خودکفا تعامل برقرار می‌کنند و بین خودشان تراکنش‌های اقتصادی انجام می‌دهند.

مارتا بنت؛ نویسنده‌ی اصلی مقاله‌ی حاضر و همکارش پل میلر که بطور اشتراکی روی پروژه­ای برای پیدا کردن کاربردهای مشترک بلاک چین و اینترنت اشیاء را پیدا کنند، در نهایت آنها دریافتند که این فناوری ها هنوز رشد چندانی پیدا نکرده و نیازمند زمان بیشتر هستند، امّا آنچه که آن‌ها را شگفت‌زده کرد، تعداد اندکی از پروژه‌هایی بود که به موضوعاتی فراتر از اثبات مفهوم (PoC) و مرحله‌ی آزمایشی نمونه‌های کاربردی که امروزه به‌طورکامل قابل دستیابی هستند، اختصاص یافته بودند.

شاید موضوع گفته شده چندان تعجب بر انگیز نباشد زیرا، کار کردن با فناوری‌های جدیدی مانند بلاک‌چین و اینترنت اشیاء، البته بدون اضافه کردن پیچیدگی‌های مربوط ‌به انجام همه‌ی این کارها در مقیاس بزرگ، درغیاب شرکا و رقبا (که تنها در این صورت بلاک‌چین معنا می‌یابد)، به‌قدر کافی برای سازمان‌ها سخت است که دیگر فرصتی برای فکرکردن به موضوعات پیچیده‌ی دیگری بای آنها وجود ندارد.

آفریقا با بهره‌گیری از بلاک چین مسائل بزرگ خود را حل می‌کند

بلاک چین، جایگزینی مترقی برای دیتابیس‌های متمرکز

این سؤال‌ها عبارت هستند از:

هدف واقعی شما چیست؟ آيا برای رسیدن به آن نیاز به بلاک‌چین دارید؟ حتما باید اینترنت اشیاء هم داشته باشید؟ هنوز پروژه‌های بیهوده‌ی زیادی وجود دارند که به‌نظر می‌رسد هدف اصلی آن‌ها راه‌یافتن به تیتر اصلی خبرگزاری‌ها با استفاده‌ از کلمات کلیدی «بلاک‌چین» و «اینترنت اشیاء» باشد.

​

آیا از فناوری یا فناوری‌هایی که می‌خواهید به آن دست یابید، مطمئن هستید؟ پروژه‌های زیادی هستند که می‌خواهند از بلاک‌چین برای حل مسائلی استفاده کنند که یا مشکلاتی مربوط به کار و فرایندهای کاری هستند یا از ویژگی‌های ساختار یک بازار برشمرده می‌شوند؛ در هر حال، آن‌ها مسائلی هستند که هیچ‌کدام از این دو فناوری نمی‌توانند کاری برای آن‌ها انجام بدهند.

اثبات های مفاهیم، راه­های فوق العاده برای معرّفی مزیت های فناوری هستند بخصوص زمانیکه می‌توانند راه‌هایی کاملا ًجدید برای انجام کارها معرفی کنند، در این راستا شرکت های زیادی وجود دارند که آگاهی زیادی از مدت زمان آن ندارند، معمولاً زمانی‌که مهلت‌ پروژه‌ها را تمدید یا وقتیکه یک اثبات مفهوم دیگر را بدون هدف روشن و بدون مرور مطالب آغاز می‌کنند، به این کار می­پردازند.

دیدگاه و تعریف شما و شرکایتان از فرایندها و حاکمیت چیست؟ طبق عقیده برخی کارشناسان فکر کردن به چنین موضوعاتی در مراحل بعدی همانند حکایت نوشداروی پس‌ از مرگ سهراب است که به جرئت میتوان گفت باور به این رویکرد سبب شکست پروژه های زیادی می­شود،